نقد و بررسی

بازی تلگرامی همستر واقعا درامد دارد؟

همستر کامبت اصلا بازی نیست!

تقریبا دو هفته است که هر جایی بروید یا وارد هر جمعی شوید صحبت از «همستر کامبت» است؛ رباتی که در قالب یک بازی با وعده کسب درآمد به شکل ارز دیجیتال طراحی شده است، اما نه تنها سرگرم کننده نیست که حتی به گفته رئیس کمیسیون نرم‌افزارهای سرگرمی و بازی‌های رایانه‌ای سازمان نصر ایران (نظام صنفی رایانه‌ای) نمی‌توان نام «بازی» روی آن گذاشت اما به شکل مصطلح با این عنوان از آن یاد می‌شود.

ابوالفضل صادق در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به اینکه از نظر بازی‌سازان «همستر کامبت» در دسته بازی‌ها قرار نمی‌گیرد، گفت: البته طراحان این بازی سعی کردند همستر کامبت تا حدی شبیه به بازی‌های آیدل کلیکر (نوعی بازی ویدیویی که برای گروه خاصی طراحی شده است) باشد اما چون در آن تقریبا هیچ گیم‌پلی به جز ضربه زدن انجام نمی‌شود، نمی‌توان اسم بازی بر آن گذاشت.

وی تاکید کرد: می‌تون آن را اپلیکیشنی درنظر گرفت که سعی شده است تا اقتصادِ بازی روی آن اجرا شود. کاربر به واسطه اینکه حس می‌کند دارد چیزی به دست می‌آورد، مجددا به فضای آن بازمی‌گردد و نرخ بازگشت بازیکنان به بازی از این طریق افزایش می‌یابد. اقتصادِ بازی، کاربر را مجاب می‌کند تا به بازی پایبند باشد، همانگونه که در همستر کامبت ضربه زدن یا ارتقای کارت‌ها این فضا را ایجاد کرده است.

بازی موبایلی چه ویژگی‌هایی دارد؟

این بازی‌ساز درباره ویژگی‌های لازم برای بازی‌های موبایلی، توضیح داد: بازی‌ها باید گیم پلی یا نحوه بازی کردن جذاب، داستان و تِم (ژانر) داشته باشند تا بازیکن در قالب یک روند از پیش تعیین شده، بازی کند و مراحل مختلف را با دریافت جایزه طی کند و در کل یک اقدامی انجام دهد تا بتوان نام بازی روی آن گذاشت.

رئیس کمیسیون نرم‌افزارهای سرگرمی و بازی‌های رایانه‌ای سازمان نصر ایران تاکید کرد: بازی باید بتواند فرد را سرگرم کند، اما همستر کامبت بیشتر جنبه مالی دارد و حتی اگر قرار باشد اسم بازی روی آن بگذاریم، همستر کامبت در دسته Play to Earnها قرار می‌گیرد؛ یعنی فرد به دنبال سرگرمی نیست و صرفا بازی می‌کند تا درآمدی به دست بیاورد. البته برخی بازی‌های Play to Earn هم هستند که وجود جنبه سرگرمی هم در آنها رعایت شده است.

 

تقویت جنبه درآمدزایی از بازی‌ها

وی با اشاره به اینکه استفاده از بازی‌های Play to Earn طی چند سال اخیر روندی افزایشی داشته است،‌ بیان کرد: بازیکنان به سمتی رفتند که رایگان بازی نکنند و در نهایت چیزی به دست آورند. این موضوع بر بازار هم تاثیر گذاشته است و بازی‌هایی را در پرفروش‌های بازار می‌بینیم که جوایز متنوع و زیادی برای بازیکنان در نظر می‌گیرند تا فرد فکر نکند با بازی کردن در حال اتلاف وقت است.

رئیس کمیسیون نرم‌افزارهای سرگرمی و بازی‌های رایانه‌ای سازمان نصر ایران ادامه داد: حتی بازی‌سازان داخلی هم به سمت تولید بازی‌های Play to Earn رفته‌اند و اقتصاد بازی‌های خود را به این شکل طراحی کرده‌اند تا در عینِ وجود جذابیت بصری، بازیکن بتواند احساس کند چیزی به دست آورده.

موفقیت همستر کامبت در جذب مخاطب

وی درباره جنبه مالی «همستر کامبت» توضیح داد: برای عرضه اولیه ارز دیجیتال، باید ارز با قیمت بسیار پایین در اختیار برخی افراد قرار گیرد تا دست به دست شود، اما طراحان همستر کامبت با هوشمندی سعی کردند این ارز اولیه را در قالب یک بازی به مخاطب عرضه کنند تا تلاش کند سکه یا Profit به دست بیاورد تا پس از آن طراحان برنامه ارزش فعالیت در بازی را اعلام کنند. یعنی تلاش فرد بالاخره یک ارزشی پیدا می‌کند. اگر بخواهیم از این نظر همستر کامبت را بررسی کنیم، با توجه میزان مخاطبانی که جذب کرده باید بگوییم که بسیار موفق بوده است.

هوشمندی در کاهش هزینه‌های بازاریابی

رئیس کمیسیون نرم‌افزارهای سرگرمی و بازی‌های رایانه‌ای سازمان نصر ایران ادامه داد: با این برنامه طراحی شده، همستر کامبت هزینه بازاریابی را به شدت کاهش داده است چرا که افراد برای کسب امتیاز یا سکه بیشتر، ترغیب می‌شوند آن را برای دیگران هم ارسال کنند و با این شیوه مخاطبان زیادی جذب آن می‌شوند. افزایش نرخ بازگشت به بازی یکی از عوامل موفقیت بازی است.

وی به بازیکانان همستر کامبت هشدار داد: افراد باید مراقبت کنند تا در صورتی که ارزش این فعالیت در آن مشخص شد، هنگام نقد کردن سکه‌ها و … اطلاعات خود را به راحتی در اختیار هر فرد و کانالی قرار ندهند تا حسابشان خالی نشود.

با فراگیر شدن بازی تلگرامی همستر در روز‌های اخیر می‌توان از نظر رفتاری سه گروه را جدا کرد که البته کمی همپوشانی دارند.

بخشی از مردم سرگرم سکه جمع کردن هستند تا شاید مثل نات کوین منفعتی ببرند. هرچند مشخص نیست واقعا در انتها چیزی دستگیر کسی شود یا اگر هم باشد رقم چشمگیری باشد که به وقت و هزینه اش بصرفد.

برخی هم با تولید محتوای جدی و طنز در شبکه‌های اجتماعی و سایت‌های ارز دیجیتال مخاطب جذب می‌کنند و درآمد کسب می‌کنند.

اما دسته سوم با ژست روشنفکری شروع به انتقادی دوباره از فرهنگ ایران و ایرانی کرده اند و از عباراتی، چون «تا فرهنگ ایران درست نشود همینیم»، «اگر به جای پول مفت به دنبال آزادی بودید وضعیت فرق داشت» و… استفاده می‌کنند.

اما جدا از اینکه این یک بازی خارجی است و با یک سرچ به زبان انگلیسی، آلمانی و… به تعدادی کانال یوتیوب از بسیاری کشور‌ها می‌رسید که ترفند‌های همستر و… را یاد می‌دهند آیا حتی اگر صرفا ایرانی‌ها این بازی را بیشتر دنبال می‌کنند نشانه فرهنگ ضعیف آنهاست؟ یا خیالباف و دنبال پول مفت هستند؟

در درجه اول اینکه ایرانی‌ها را از سایر مردم جهان در این زمینه جدا کنیم خطای احتمالا عمدی بزرگی است. اگر از اقبال به بازی همستر بتوان نتیجه گرفت ایرانی‌ها به دنبال پول مفت هستند، پس این همه افرادی که در کشور‌های توسعه یافته شرط بندی می‌کنند یا بلیط بخت آزمایی می‌خرند و انواع بازی‌های مشابه غیرمجازی محلی و منطقه‌ای دارند و مثلا فرانسویانی که در ناآرامی‌ها، شاپینگ سوسیالیستی (دزدی) می‌کنند خیلی وضعشان بدتر است.

این را هم در نظر بگیریم که تلگرام در ایران پرطرفدارتر است و چنین بازی‌ای رقیبی آنچنان ندارد و اینکه بیشتر استقبال شود طبیعی است.

اما نکته مهمتر این است که چه جوانان چه میانسالان امروز خام خیال نیستند که فکر کنند قرار است با چند کلیک ثروتمند شوند، کمی هزینه فایده می‌کنند و وقت‌های خالی مثل وقتی که با مترو از سر کار برمی‌گردند را کیلکی هم می‌کنند و با ترفند‌ها و کارت‌های جایزه سرگرم می‌شوند.

اما منتقدان که ایرانی‌ها را به خیالبافی و از یک سوراخ چندبار گزیده شدن و… متهم می‌کنند یا باید حرفشان انقدر بدیهی باشد که نتوان ردش کرد یا از روش‌های پژوهش کمی یا کیفی برای تائید ادعای خود استفاده کنند.

تا اینجای کار این نتیجه گیری که، چون ایرانی‌ها بیشتر به همستر اقبال دارند یعنی به دنبال پول مفت هستند و خیالباف، شبیه این است که بگوییم هرکس تنبل است اسنپ می‌گیرد یا هرکس با مترو تردد می‌کنند فقیر.

البته اطلاق هر صفت به ایرانی‌ها در هر بزنگاهی چیز جدیدی نیست. دکتر مقصود فراستخواه در کتاب “ما ایرانیان” با روش کمی و آمار استنباطی نشان می‌دهد بسیاری از صفت‌های بدی که شرق شناسان مطرح و به تبع آن جامعه شناس-مترجمان خودمان به ایرانی‌ها نسبت می‌دهند (مثل غریبه پرستی، مرده پرستی و..) با رفتار واقعی ایرانیان همبستگی معناداری ندارد.

از این نظر کتاب‌های معروفی مثل “جامعه شناسی خودمانی” که به انتقاد از ایرانی‌ها می‌پردازد نه تنها، چون روش پژوهش ندارد یک کار علمی-پژوهشی نیست و بیشتر به انشا شبیه است بلکه بخش زیادی از محتوا و نتیجه گیری‌های آن مشخصا غلط است. اگر این کتاب در یک جمع کوچک دورخوانی شد هر کسی از هر سنی ایرادات زیادی به آن خواهد گرفت.

بازی همستر؛ کنترل نکردنِ کنترل شده احساسات

اما در مورد نوع رفتار مردم به خصوص جوانان در قبال بازی همستر بخش‌هایی از نظریات روانشناسان و جامعه شناس که در مورد ترند‌های نسلی جدید پژوهش کردند می‌تواند مفید باشد.

استیون پینکر، استاد روانشناسی دانشگاه هاروارد در بررسی وضعیت جوانان دهه شصتی خودشان با دهه ۹۰ یعنی (۱۳۴۰ و ۱۳۷۰ ما) می‌گوید:* «سخن مشهور وجا افتاده اى راجع به نسل ایکس (که جوانان دهه ١٩٩٠ هستند) می‌گوید آن‌ها رسانه مدار، ریشخندکن، و پست مدرن هستند. آن‌ها انواع ژست‌ها را مى‌گیرند، انواع لباس‌ها و آرایش‌ها را امتحان مى کنند، در انواع ژانرهاى فرهنگى غوطه ور مى شوند، اما بدون اینکه آن‌ها را زیاده جدى بگیرند. به اعتقاد او از این نظر آن‌ها بسیار پیچیده‌تر از نسل جوانان دهه ١٩٥٠ هستند که یاوه‌های ترانه‌هاى راک {مثل اینکه هرکاری دوست داری بکن و قانون چیز بدی ست و … } را یک فلسفه سیاسى جدى تلقى می‌کردند.»
کِس ووترز (Cas Wouters) جامعه شناسی که روی تغییرات نسلی پژوهش‌های مختلفی انجام داده معتقد است ما در دوره جدیدی از فرآیند متمدن شدن به سر مى بریم.

آنچیزی که شاید در مورد جوانان امروز ایران هم بتوان برایش از اصطلاح نوربرت الیاس، جامعه شناس آلمانی یعنی «کنترل نکردن کنترل شده احساسات» استفاده کرد. ووترز این پدیده را طبیعت سوم نامیده است. به اعتقاد او اگر طبیعت اول ما همان انگیزه‌هایى است که به شکل غریزى و آزاد رفتار ما را در وضع طبیعى تعیین مى‌کند، و طبیعت دوم ما عادات و آداب خود نگهدارى در یک جامعه متمدن است، دراین صورت، طبیعت سوم ما عبارت است از تأمل آگاهانه در این عادات و آداب، که از طریق آن دست به گزینش آگاهانه رفتار‌ها می‌زنیم و میزان جدی گرفتن هرچیزی را می‌سنجیم.

او البته مساله خشونت را مثال می‌زند که ممکن است در طبیعت دوم، آداب و رسوم اجازه هیچ بروزی ندهد، اما اینک که هنجارهاى پرهیز از خشونت جاافتاده و مستقر شده اند ما مى‌توانیم برخى از خود نگه دارى‌ها را که ممکن است کهنه و بی‌فایده باشد، رها کنیم.

رابرت هوارد، رمان نویس می‌گوید: «آدم‌های متمدن مى دانند که مى‌توانند بى ادب باشند بدون اینکه سرشان شکافته شود.»

بنظر می‌رسد نسل جدید ایران هم می‌دانند می‌توانند کمی ریسک کنند، به کمی پول درآوردن از یک بازی تلگرامی دل ببندند، درگیر برخی ترفندهایش شوند و حتی ذوق کنند و از ثروتمند شدن بگویند، اما بدون اینکه “سرشان شکافته شود. ”

به نظر می‌رسد نسل دهه ۸۰ ما برخلاف دهه شصتی‌ها که واقعا فکر می‌کردند مثلا یک شرکت هرمی می‌تواند برایشان ویلا و بنز و همسر زیبا به ارمغان بیاورد، واقع نگر هستند، جستجو می‌کنند و مثلا می‌دانند ممکن است با حرفه‌ای شدن در بازی همستر چیزی حدود ۱۰ میلیون تومان به دست بیاورند و اگر هم نشد، چون پیشبینی‌اش را کرده بودند سرخورده نمی‌شوند.

وقتی هم از کسی بپرسید چرا بازی می‌کنید هرگز آن جواب‌های عجیب دهه شصتی مثل اینکه می‌خواهم بدون کار پول دربیاورم یا از نوجوانی رئیس خودم باشم و حتی وقتی خواب هستم پولدار شوم را نمی‌شنوید. آن‌ها با جستجو در منابع خارجی و تحقیق در مورد سازوکار ارز دیجیتال به نوعی واقع بینی رسیده اند. متاسفانه بسیاری از منتقدان همین بازی حتی در حد اینکه بدانند مثلا نات کوین چیست یا در بازی چه اتفاقی می‌افتد هم آگاه نیستند.

اگر از کسی بپرسید چرا همستر بازی می‌کند پاسخ جوانان همسترباز عمدتا این است که پولی که بابتش نمی‌دهم؛ نهایت کمی هزینه اینترنت و وقت است. آن‌ها به خوبی تفاوت یک بازی با مساله‌ای مثل کوروش کمپانی را می‌فهمند. ضمن اینکه اکثرا شغل و درس و… را برای این بازی رها نکردند.

در مورد نسل میانسال هم که خود به خود تجربه‌های قبل و خود افزایش سن آن‌ها را واقع نگر کرده و نمی‌توان آن‌ها را خیالباف نامید.

این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که هیچ کس بدش نمی‌آید پولی بی زحمت به دست بیاورد، اما اینکه فسلفه زندگی اش بر اساس دنبال پول مفت بودن باشد به فرهنگ ایرانی نمی‌چسبد و تنها شاید چپ‌های رادیکال هستند که هنوز هم به تصرف خانه ثروتمندان و گرفتن اموال فعالان اقتصادی چشم دارند.

به این دسته، این به اصطلاح روشنفکران یا کارشناسان خودخوانده اینستاگرامی را هم اضافه کنید که اگر همستر برای هرکس آب نداشته باشد برای آن‌ها نان دارد؛ دست کم مقداری از نیاز به فاخر و متمایز جلوه کردنشان برطرف می‌شود.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *